سلام .....
خون به دلم از این بد سرنوشت ...
دنیا جهنم ، آخرت شد بهشت ...!!
خون به دلم از این همه شام تار ...
از این که خورشید شده سربدار ...!!
خون به دلم از این زمستون سرد ...
اینجا کسی بهار و باور نکرد ...!!
خون به دلم از این اسیری و بند ...
با لذت آدما همو می درند ...!!
خون به دلم از این دروغ مدام ...
نمی دونم من کی ام و من کجام ..!!؟
خون به دلم از این نبود شادی ...
غصه فراوون ، غمای زیادی ...!!
خون به دلم از این نداری و زجر ...
سفره های خالی و پر شرم فقر ...!!
خون به دلم از این همه سیاه ابر ...
شکنجه و ظلم و ستم ، زور و جبر ...!!
خون به دلم از این همه خون دلی ..!
خدااااا ، تا کی از حالمون غافلی !!!؟؟
خون به دلم ، میشه نگاهم کنی .!؟
رها از این بخت تباهم کنی ..!!؟
خون به دلم میشه که بیدار شی .!؟
نقطهء پایان به شب تار شی ..!!؟
خون به دلم کی میشه دلشاد شم .!؟
با کفترا سوار بر باد شم .....
" ه.م غروب "
21:45 pm
1391/09/18
نظرات شما عزیزان: